پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

پرهام مهربونم

زندگی پستی و بلندی داره

1394/5/12 12:39
نویسنده : فریده
988 بازدید
اشتراک گذاری

تقریباً دو ماه پیش ، اواخر خرداد ماه ، آقا می ره استخر و برگشتنه حالش بده می شه و می خوره زمین ،

وقتی آقا رو می رسونن بیمارستان ، بعد از آزمایشهای مختلف دکتر گفت به نخاع گردنش فشار وارد شده و باید سریعاً عمل بشه ، حال هممون بد بود ، مخصوصاً اینکه عمل خطرناکی بود و اگه عمل نمی کرد عواقب وخیمی داشت .

 

با چند تا دکتر مشورت کردیم و نهایتاً دکتر راکعی گفت یک ماه استراحت کنه و بعد از یک ماه نظر قطعی رو می ده ، بعد از یک ماه اونم نظرش عمل شد .

 

خلاصه روزگار این  شد که دو ماه پر از استرس رو گذروندیم و آقا 8 مرداد ماه عمل تنگی کانال نخاع گردن رو انجام داد که به سلامتی تمام شد .

 

البته دکتر گفته باید شهریور ماه هم عمل تنگی کانال نخاع کمر رو انجام بده ، که امیدوارم اونم به خیر و خوشی تمام بشه.

 

پرهام مامان

 

این مدت پرهام سرگردون بود .  اوایل خانه آقا می رفت ولی از اونجا که می خواستیم آقا بیشتر استراحت کنه یه مدت خانه عمه مریم ، یه مدت خانه عمه فروزان و چند روزی هم مهمان خانه خاله مهناز بود.

 

بالاخره دنیا پستی و بلندی داره و باید باهاش کنار آمد.

 

پرهام

 

یه شب پرهام از خواب بیدار شد و مرتب صدا می کرد بابا بابا.

 

گفتم بابا تو هال خوابیده ، بازم بی خیال نمی شد و مرتب بابا رو صدا می کرد ، بهش گفتم مامان بخواب ، گفت اگه بخوابم خواب وحشتناک می بیینم.

 

دیگه محمد آمد و کنارش خوابید ، صبح که از خواب بیدار شد گفتم چه خوابی دیدی ؟؟؟ گفت خواب دیدم سر بابا خورد به ماشین و صورتش وحشتناک شد و تا شب دهها بار واسمون تعریف کرد .

 

اینم اولین خواب وحشتناک پرهام که برامون تعریف کرد. ایشالله که خیره.

 

التماس دعا داریم از دوستان عزیز.

 

 

پسندها (2)

نظرات (11)

عشق یعنی...
18 مرداد 94 11:02
وااااااااااااااای عزیزمم حالم یه جوری شد. خیلی ناراحت شدم . خداکنه زودتر خوب بشن . و دیگه هیچ وقت پاشون ه اتاق عمل وارد نشه.
فریده
پاسخ
مرسی عزیز دلم اتفاقاً می خواستم بهت پیغام بدم که براش دعا کنی ؛ امیدوارم عمل کمرش هم به سلامتی انجام بشه
عشق یعنی...
18 مرداد 94 11:03
پرهام هم احتمالا چون درگیری ها و ناراحتی های شما رو میدیده خواب دیده و این شاله هیچ چی نیست. صدقه زیاد بنداز
فریده
پاسخ
اینقدر خوابش رو برام تعریف کرد که زنگ زدم به محمد که برگشتنه صدقه بنداز. اونم فراموش کرده بود دیگه اخر شب که رفتیم بیرون صدقه انداختم.
مهسا
18 مرداد 94 11:36
ایشالا همیشه سلامت باشند.. فریده جون تولدت مبارک عزیزم م م م.... رخ
فریده
پاسخ
ممنون مهسا جونم ، امروز که فیس بوک رو بعد از مدتها باز کردم پیغام تبریکت رو دیدم و حسابی سوپرایز شدم . خدا رو بابت دوستان خوبی مثل شما سپاسگزام
مامان فهیمه
18 مرداد 94 15:21
عزیزم خدا رو شکر که عملشون خوب بوده انشالا که عمل بعدی هم به خوبی انجام بشه قربون پرهام جونمم بشم با اون خواب وحشتناکش
فریده
پاسخ
ممنون فهمیه جون خدا نکنه ، ایشالله همیشه سالم باشی و سایه ات بالای سر علی جون باشه.
مهسا
19 مرداد 94 14:23
خواهش میکنم دوست خوبم. شما خیلی با مرامی... ایشالا تولد 100 سالگیت. یه پست هم واسه تولدت می نوشتی..
فریده
پاسخ
دوست دارم مهسا جونمممممممممممممممممم. تولدم 7 مرداد بود که روز بعدش عمل آقا می شد به خاطر همین کار خاصی نکردیم ، محمد برام هدیه گرفت و شام هم رفتیم بیرون.
مامان ِ یسنا
21 مرداد 94 12:55
سلام دوست خووووووووووووب خودم انشالله خدا به آقا جون سلامتی بده ... خدارو شکر عمل اول با موفقیت انجام شد و انشالله عمل دوم هم به خیر و سلامتی تموم میشه ... توکلتون به خدا باشه کیک هم نوش جونتون ... راستی به چه مناسبتیه؟ البته محض کنجکاوی قربونش برم با خواباش انشالله که خیره
فریده
پاسخ
سلام دوست مهربونم ممنونم ، حتماً براش دعا کن . آفرین به توجه و دقت شما ، خوشمان آمد. این دو تا عکس جدید نبود و اون عکس که کیک داخلش هست روز پدر امسال واسه آقا گرفته بودیم
بابا و مامان
26 مرداد 94 10:20
سلام عزیزم بلا به دور ایشالاه همیشه سلامتی باشه و عمل همسرتون به سلامتی و خوبی تموم بشه
فریده
پاسخ
مرسی عزیزم ، ولی من به بابام می گم آقا . منظورم از این پست بابام بود
بابا و مامان
26 مرداد 94 10:23
الاهی طفلک پرهام طفلی ذهنش در گیر پدرش بوده و استرسهای اطرافیان فکرش و در گیر کرده پرهام جان ایشالاه بابا سلامتیش و به زودی به دست میاره و ارامش به وجود نازنین خودت و مامان گلت بر می گرده عزیز دلم
فریده
پاسخ
مرسی گلم ، لطف دارید ، ایشالله هر چه زودتر بابام خوب می شه و همه ما از این استرس بیرون می آیم.
بابا و مامان
26 مرداد 94 10:25
مامان گل و مهربون برا خانواده گلت همیشه صدقه بذار و اسفند دود کن که ایشالاه همیشه از چشم و نذر به دور باشی
فریده
پاسخ
چشم عزیزم ، حتماً . شما هم ما رو از دعای خودتون بی نصیب نکنید.
بابا و مامان
31 مرداد 94 13:59
وای ببخشید من فکر کردم به همسرتون اقا می گید ایشالاه حال پدر محترمتون به زودی خوب بشه و همیشه بابا و مامان گل و مهربونتون سالم و سلامت باشند
فریده
پاسخ
ممنون دوست من ، التماس دعا داریم . امیدوارم خانواده شما هم همیشه سالم و تندرست باشن.
بابا و مامان
31 مرداد 94 14:00
پرهام جونم عکس بالای وبلاگت و خیلی دوست دارم
فریده
پاسخ
مرسی عزیز دلم ، شما لطف دارید