پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

پرهام مهربونم

سفر به یاسوج و ارسنجان

1394/5/31 9:58
نویسنده : فریده
714 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه94/5/20 تعطیل بود و ما هم تصمیم گرفتیم خانه نمونیم ، حرکت کردیم به سمت یاسوج که با شیراز تقریباً دو ساعت فاصله داره .

 

صبح ساعت 7:30 حرکت کردیم ، آش صبحانه خریدم و نزدیک به یاسوج خوردیم.

 

چون تعطیل بود آبشار یاسوج حسابی شلوغ شده بود و جای پارک پیدا نمی شد ، پس حرکت کردیم به سمت سی سخت که جاده بسیار بسیار قشنگی داره . از اون مدل جاده های پیچ در پیچ و خطرناک.

 

اول رفتیم کوه گل و بعد رفتیم چشمه میشی  ، چه آب پاک و زلالی و چقدر سرد بود ، جرات نمی کردیم پا رو تو آب بزنیم.

 

پرهام در یاسوج

 

پرهام اولش زیاد دوست نداشت تو آب بره و می گفت پام می سوزه ولی بعدش دیگه بی خیال نمی شد.

 

پرهام

 

تو راه برگشت اینجا وایسادیم و من بلال محلی گرفتم ،

 

پرهام در سی سخت

 

روز چهارشنبه اول رفتم تنگ مهریون  ،

اینجا اینقدر آبش سرده که پرهام فقط چند ثانیه می تونست پاش رو تو آب بزنه و سریع بیرون می آورد ولی بعد از مدتی دیگه پاش بی حس شد و راحت تر تو آب می موند

 

پرهام در تنگ مهریون یاسوج

 

و بعد تصمیم گرفتیم ناهار رو آبشار یاسوج بخوریم ، بعد که غذا گرفتیم ، دیدیم پرهام خوابش برده ، تصمیم عوض شد و رفتیم به سمت تنگ گنجه .

البته همین که رسیدیم پسر ما از خواب بیدار شد .

 

پرهام در تنگ گنجه

 

بعد هم رفتیم آبشار یاسوج که متاسفانه نسبت به چند سال گذشته که آمده بودیم خیلی کم آب تر شده بود .

 

پرهام در آبشار یاسوج

 

یکی از دوستای دوران دانشگاه من یاسوج زندگی می کنه ، باهاش تماس گرفتم و قرار شد با همدیگه بریم سمت جنگل یاسوج که در حقیقت بام یاسوج هم هست .

 

چقدر از دیدنش خوشحال شدم ، محمد و پرهام با همدیگه بازی کردن و من و فاطمه هم کلی با همدیگه حرف زدیم.

 

پرهام در جنگل یاسوج

 

صبح پنچ شنبه هم به سمت شیراز حرکت کردیم ، آماده شدیم و عصر حرکت کردیم به سمت ارسنجان . آخه عروسی یکی از آشناهای محمد بود .

 

اینم پسر ما و آناهید دختر عمه پرهام

پرهام و آناهید در جشن عروسی

 

شب رو باغ تو چادر خوابیدم و عصر جمعه هم به سمت شیراز حرکت کردیم.

خدا رو شکر سفر خیلی خوبی بود ، کلی گشتیم و خوش گذروندیم.

پسندها (1)

نظرات (9)

عشق یعنی...
2 شهریور 94 10:37
ای بابا باز این داماد منو کنار دختر مردم نشوندی. همین کارها رو می کنی که نظر گذاشتنم نمیاد
فریده
پاسخ
اتفاقاً می خواستم وقتی این عکس رو بذارم بنویسم البته با اجازه خانم قفل. می دونستم حرص می خوری . تو بذار یه دختر گیرت بیاد تا من خیالم راحت بشه که پسرم بدون زن نمی مونه .
عشق یعنی...
2 شهریور 94 10:38
بنده اعتراف می کنم کل سفر و خاطرات نویسی ات به کنار عکس های پرهام هم به کنار . پستی که توش عکس های پرهام باشه دیگه حرفی برای گفتن نمی زاره . ماشاااااااااااااااااااله روز به روز خوشگل تر و خوش تیپ تر . بزنم به تخته . حسودی ات شد
فریده
پاسخ
پرهام به مامانش برده هم از نظر خوشکلی هم خوشتیپی ، بر منکرش هم لعنت لطفاً واسه منم بزن به تخته. واااااااااای برم واسه خودم اسپند دود کنم یه وقت چشمم نکنی
عشق یعنی...
2 شهریور 94 10:40
عجی جاهای با صفایی می ری تو . اینجاها رو از کجا پیدا می کنی؟ اصلا منم میام شیراز زندگی کنم . فکر کنم هر جا بخوای بری کلا نصف روز تو راهی . حالا از مشهد بخوای جایی بری باید دو روز تو ماشین باشی و کلا آدم پشیمون میشی . این شاله روز به روز پر انرژی تر و شاد تر و پر پول تر ( کلمه ها رو داشتی ) بشین و برین سفر
فریده
پاسخ
جات سبز بود ، خیلی خوش آب و هوا بود ، شما بیا شیراز تمام این جا ها رو با همدیگه می ریم می گردیم. . ما تو راه زیاد می ایستیم در کنار اینکه خیلی هم با سرعت نمی ریم. پرپول رو خوب آمدی ، تو که دلت پاکه دعا کن من خیلی خیلی پولدار بشم ، البته در کنار سلامتی
مامان فهیمه
3 شهریور 94 1:16
به به سلام آقا پرهام گل و مامان مهربونش سفر بخیر به به چه جای باصفایی رفتین خیلی خوبه واااای پاهای پرهام توی آب سرررررردخدا رو شکر که مشکلی پیش نیومد واسش. ایشالا همیشه به تفریح و گردش و شادی
فریده
پاسخ
مرسی عزیزم . جای شما سبز بود ، اگه وقت کردید تا تابستان تمام نشده حتما یه سفر به یاسوج برید. بهتون حتماً خوش می گذره.
مرصاد
3 شهریور 94 11:54
سلام وبتون خیلی نازه به وب ماهم یه سر بزنید خوشحال می شیم
فریده
پاسخ
حتماً دوست من ، من شما رو اد می کنم
مامان ِ یسنا
4 شهریور 94 13:23
همیشه به شادی و گشت و گذار و خوشگذرونی و مسافرت عزیزم
فریده
پاسخ
مرسی دوست من ، ایشالله باید یه سفر بیایم سنگده که شما اینقدر تعریف می کنید.
بابا و مامان
8 شهریور 94 11:13
سلام عزیزم همیشه به سفر و گردش و شادمانی
فریده
پاسخ
ممنون گلم . شما لطف دارید
بابا و مامان
8 شهریور 94 11:14
ماشالاه به گل پسر خوشتیپ
فریده
پاسخ
مرسی گلم
miss-man:)
11 شهریور 94 11:37
واااااااااااای فکر کنم خیلی به پرهام خوش گذشته//خوش به حالتون من که دلم خیلی واسه ی این جور جاها تنگ شده/
فریده
پاسخ
مرسی عزیزم ، جای دوستان سبز بود.