پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

پرهام مهربونم

انتخاب پیش دبستانی

1395/3/18 10:33
نویسنده : فریده
3,287 بازدید
اشتراک گذاری

واااااااااااااای که این دوره چقدر انتخاب یه مدرسه خوب  که همه ملاک ها رو داشته باشه سخته .

 

ما هم تو این چند ماه اخیر ( دقیقاً از بهمن سال 94 تا خرداد 95 )  گرفتار پیدا کردن یه پیش دبستانی خوب واسه گل پسرمون بودیم .

 

دوست داشتم پیش دبستانی و دبستان پرهام یکی  باشه . پس شروع کردم به دنبال یه مدرسه خوب گشتن .

 

اول باید بین مدرسه دولتی و غیر انتفاهی یکی رو انتخاب می کردم.

 

خیلی ها مدرسه دولتی رو پیشنهاد می کردن ولی من به چندین دلیل از مدرسه دولتی منصرف شدم ، 

 

اول اینکه مدارس دولتی شیفت در گردش بودن و این با شرایط کاری من به هیچ عنوان سازگار نبود .

 

دوم اینکه مدارس خوب دولتی باید طرح آدرس بودیم ، یعنی اینکه محل زندگی مون اطراف همون مدرسه باشه ، پس باید خانه رو جابه جا می کردیم .

 

سوم اینکه تو هر کلاس مدارس دولتی بالای 40 نفر دانش آموز بودن که این از نظر من جالب نبود.

همینطور اینکه همه مدل بچه با فرهنگ و عقاید مختلف کنار همدیگه قرار می گرفتن . به نظر من تا زمانی که بچه خودش راه درست و غلط رو نمی تونه تشخیص بده باید محیط امن و تقریباً عاری از هر گونه کج روی در اختیارش قرار بگیره .

 

پس بالطبع من با مدارس غیر انتفاهی همراه شدم .

 

اول اینکه لیست تمام مدارس ابتدایی خوب رو پیدا کردیم .

 

مدرسه توحید (پیش دبستانی نداشت در کنار اینکه در مسائل درسی بسیار بسیار سخت گیر بودن.)

 

مدرسه علوم پزشکی ( پیش دبستانی نداشت ، تبعیض شدید بین بچه های عادی و بچه های پزشکان قایل می شدن. )

 

مدرسه علوی ( پیش دبستانی شیفت ظهر بود.)

 

مدرسه هدایت ( پیش دبستانی شیفت ظهر بود.)

 

مدرسه طاها( پیش دبستانی نداشت .)

 

مدرسه علم و زندگی ( بسیار بسیار پولکی تشریف داشتن .)

 

مدرسه امام رضا ( از قرار معلوم خیلی مذهبی بودن در کنار اینکه ساعت مدرسه تا 12 بعدظهر بیشتر نبود.)

 

مدرسه دو زبانه تبیان ( ساعت کاری خوبی داشت تا ساعت 3:30 ، که با ساعت اداری من جور بود ، به نظر می امد مدرسه خوبی باشه ولی فضای خوبی نداشت خیلی قدیمی بود ،  در کنار هزینه بسیار سنگین .)

 

مدرسه دو زبانه هوشمند ( بسیار بسیار محیط کوچکی داشت .)

 

به نظرم مدارس دوزبانه با شرایط کاری ما بیشتر جور بود ، اول اینکه تا ساعت 3:30 دقیقه بچه ها تو مدرسه هستن، ناهار همون جا صرف می شد ، هر عصر کلاس زبان داشتن .

 

ولی در کنار همه این مزایا ، معایب اش اینه که به خاطر مدت زمان طولانی بچه ها خسته می شن ، اینقدر که روی زبان انگلیسی تاکید دارن روی زبان فارسی کار نمیشه ، ناهاری که توی مدرسه صرف می شه معلوم نیست واقعاً ارزش غذایی داشته باشه یا نع .

 

خلاصه اینقدر گشتیم و گشتیم تا خسته شدیم و تصمیم گرفتیم همین مهد کودکی که هست واسه پیش دبستانی هم بمونه .

 

بالاخره حسن این مهد اینه که پرهام با محیط آشناست .

 

تا ساعت 4 بعدظهر می تونه بمونه .

 

محیطش بچه گانه است و می تونه بازی کنه و از اون محیط خسته کننده مدرسه که باید لباس فرم بپوشن و تابع قوانین خشک مدرسه باشن خبری نیست .

 

تا ببینم واسه سال آینده که پسرکمون باید کلاس اول بره چیکار باید کرد .

پسندها (4)

نظرات (7)

پریسا مامان کیان
19 خرداد 95 8:49
سلاام واااای فریده چقدر کار سختیه من استرس گرفتم اینو گفتی واقعا پرهام باید سال بعد بره کلاس اول؟؟؟ خدایا چه عمری داره میگذره انشاله به سلامتی و دل خوش ولی کاش میتونستی پیش دبستانی پیدا کنی تا کمی از محیط مهد متفاوت باشه و آماده اش کنه برا مدرسه ولی خب حالا که نیست چاره ای نیست. منم باید یکی دو سال دیهه از اینکارا بکنم واااااااااااااااااای استرس گرفتم
فریده
پاسخ
سلام دوست من آره به همین زودی پسر من بچه مدرسه ای شد. کیان جان هم ایشالله دو سال دیگه باید مدرسه بره و انوقت اول مشکلات هست . خودم هم دوست داشتم مهد و پیش دبستانی یه جا باشه ولی خسته شدم از بس گشتم ، بی خیال ، چه عجله ای هست که زودتر بزرگ بشن ، بذار همین مهد بمونه بیشتر بازی کنه و کمتر بزرگتر از خودش رو ببینه.
مامانی غزل جون
19 خرداد 95 10:19
ای جاااان پسرمون بزرگ شده پیش دبستانی میره خدایا شکرت تبریک میگم بهت فریده جونم این همه پیگیری و حساسیتت نسبت به مهد و مدرسه پرهامو تحسین میکنم شما یک مادر نمونه ای عزیزم انشالله بهترین انتخاب رو برای پرهام خوشکله داشته باشی انشالله همیشه موفق و شاااد باشه پرهامی ما از طرف ما ببوسش
فریده
پاسخ
خنده ام می گیره زینب جان که می گی من مادر نمونه ای هستم ، اگه من مامان نمونه هستم پس شما چی هستی ؟؟؟؟/ بعله دیگه پسر ما هم دیگه کم کم داره بزرگ می شه و می خواد بره پیش دبستانی ایشالله روزی غزل جونم ، شما هم عزل نازم رو ببوس
مامان فهیمه
23 خرداد 95 18:49
سلام فریده جون چه خوب و کامل توضیح دادی بعدها میتونم ازش استفاده کنم.ایشالا هر جا که هست و میره موفق باشهراستی اسم مهدش یه بار دیگه واسم میگی با ادرس شرمنده
فریده
پاسخ
سلام عزیزم اتفاقاً به صورت کامل می نویسم که اگه شما هم خواستی به دردت بخوره در کنار اینکه اگه نظر خاصی هم داشتی واسم بنویسی ، هر چی باشه همشهری هستیم . مهد فراتر از شادی ، بلوار بعثت ، انتهای کوچه 37
شادی
24 خرداد 95 12:55
به سلامتی عزیزم. منم از حالا تو فکرش هستم. تا اونجایی هم که تحقیق کردم دوره پیش دبستانی رو تو خونه هم میشه با آموزش خوب پیش برد و مطمئنا پرهام جون که مهد رفته خیلی چیزها تو این مدت یاد گرفته در کل نظر من اینه که هر چی دیرتر بچه ها وارد این سیستم آموزشی غلط بشن ، بهتره. امیدوارم بهترین ها برای گل پسر پیش بیاد
فریده
پاسخ
ممنون عزیزم تو کشور ما هیچ چیز بر اساس قانون و قاعده نبوده و نیست ، روز به روز هم بدتر می شه ، فقط اوضاع پول است و بس .
مامان یسنا
30 خرداد 95 8:20
واقعا هم کار سختیه ... ولی بهترین کارو کردی ... مهد براشون خیلی بهتره ... همراه با بازیه و قانون خشک مدرسه رو هم نداره ... منم اینجا درگیرم الان سه ماهه ... بین مدرسه و مهد مونده بودم که بالاخره مهد انتخاب کردم ... میبرمش مهد یکی از آشناهای نزدیکمون که خیالم راحت باشه
فریده
پاسخ
اتفاقاً تو فکر بودم که شما امسال چیکار می کنید ، پس از قرار معلوم شما هم مهد رو انتخاب کردید ، امیدارم بچه هامون موفق بشن ، ما که هر کاری می کنیم که بچه ها موفق و در کنار اون شاد باشن. هزار تا بوس گنده و اسه یسنا خانمی
مرجان
4 تیر 95 2:34
بهترین کارو کردی که پرهام در مهدکودک فعلی برای دوره پیش دبستان ثبت نام کردی حداقل امتحان خودشو پس داده..انشالا برای کلاس اول راحتتر میتونی انتخاب کنی..موفق باشی پرهام جون دوستداشتنی😘😘😘
فریده
پاسخ
مرسی مرجان جونم ، خدا کنه پشیمان نشم ، وااااای که بچه ها وقتی بزرگ می شن ،دردسرشون هم بزرگ تر می شه . هزار تا بوس گنده واسه شما و لیانا جونم
مامانی غزل جون
7 تیر 95 11:51
پرهام عزیزمممممم تولدت مبارک گلمممممممم انشالله مامان و بابایی دومادت کنن مارو دعوت کنن بیایم شیراز عروسی پرهام گلی اخ جووووووووون منتظر بودم مامانی برات پست تولد بزاره که نزاشت منم همین جا بهت تبریک میگم گلممم دوستت دارم هوووااااار تاااااااااااااااا
فریده
پاسخ
مرسی زینب جون ، تو خیلی خیلی به من و پرهام لطف داری نمی خواد عروسی پرهام بشه بعد شما بیاید شیراز ، همین الان واسه تولد تشریف بیارید . کار امروز رو به فردا نیانداز. منم مجدداً تولد غزل جون رو بهت تبریک می گم . دوستت دارم صد هوواااااااار تاااااااا