پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

پرهام مهربونم

سپیدان و برف

1395/12/24 12:50
نویسنده : فریده
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

یکی از روزهای تابستان زمانی که پرهام رو از مهد برداشتم ، بهش گفتم مامان دوست داری الان کجا بری که بهت خوش بگذره ، هر جا دوست داشته باشی با هم می ریم.توی فکرم این بود که می گه خانه امیر حسین ( پسر عموی پرهام ) یا شهر بازی گاندو ، یا پارک .

 

ولی گفت دوست دارم برم کوهستان ، گفتم کوه دوست داری بری  ، گفت نع کوهستان که پر از برف باشه ،

 

بهش گفتم مامان الان فصل برف نیست ، چند ماه دیگه باید صبر کنی تا برف بیاد .

 

خیلی وقتا ازم می پرسید پس کی برف می آد ، می گفتم هر وقت هوا خیلی سرد بشه ، هوا سرد می شد می پرسید پس چرا برف نمی آد ؟؟؟ خلاصه پسرمون حسابی دلش هوای برف داشت .

 

متاسفانه امسال شیراز خیلی دیر هوا سرد شد و اصلاً برف نداشتیم ،

 

ولی یکی از شهرستانهای اطراف شیراز به اسم سپیدان مرتب برف می آد . صبر کردیم تا اینکه سپیدان برفی شد.

ولی هر پنچ شنبه و جمعه که می خواستیم بریم هوا اونجا بارندگی بود .

 

تا اینکه پنچ شنبه  12 اسفند ماه بعد از اینکه هواشناسی رو چک کردیم به سمت سپیدان حرکت کردیم ، ظهر به پیست اسکی پولاد کف رسیدیم ، اونجا ناهار خوردیم وقتی که از رستوران بیرون آمدیم داشت برف می بارید .

 

پرهام در برف

 

اونجا سوار تروموبیل شدیم و حسابی کیف کردیم.

 

پرهام در پیست اسکی سپیدان

 

اینم از خانواده سه نفری ما

 

خانواده سه نفری ما

 

شب سپیدان مهمانسرا گرفته بودیم ، اونجا خوابیدیم و صبح دومرتبه به سمت پولاد کف برگشتیم ، سوار تله کابین شدیم ، هوا فوق العاده سرد بود و باد شدیدی می وزید .

 

اون قلبه توی برف حسابی دلمون رو برد .

پرهام و برف

 

مینی بوب ( وسیله ای که به جای تیوپ استفاده می شه و ایمن تر هست .)کرایه کردیم و پرهام حسابی بازی کرد، 

 

مگه کوتاه می آمد که از ارتفاع کم پایین بیاد ، می رفت اون بالا بالاها و می آمد پایین ، چند دفعه از زیر پاش در رفت ، ولی پسرمون اصلاً کوتاه نمی آمد .

 

 

خلاصه مینی بوب رو تحویل دادیم و از پیست اسکی بیرون آمدیم ، تو راه یه جای بکر که پر از برف دست نخورده بود دیدیم و دومرتبه برف بازی کردیم و یه آدم برفی کوچولو درست کردیم.

 

برف بازی پرهام

 

تقریبا ساعت دو به سمت شیراز حرکت کردیم و ساعت 4 شیراز بودیم .

 

خدایا شکرت

 

پسندها (1)

نظرات (3)

مامان ويهان جون
7 فروردین 96 12:13
هميشه شاد باشيد عيدتون مبارك در سال جديد بهترينها رو براتون آرزو داريم
فریده
پاسخ
ممنون مامان ویهان عزیز سال نو شما هم مبارک ، منم ارزو می کنم بدست بیاری هرچه می خواهی
شادی
26 فروردین 96 11:38
سلام عزیزم. سال نو مبارک. ایشالا که سال خوب و خوشی در پیش داشته باشید . عذر خواهی میکنم که اینقدر دیر شد تا بهتون سر زدم. خیلی سرم شلوغ بود و شرمنده دوستان وبلاگیم شدم. سپیدان چه امکانات خوبی داره . لازم شد یه سر بزنیم.تروموبیل هم باید چیز جالبی باشه . چه خوب شد عکس گذاشتی و روی ماهت رو دیدم. همیشه به خوشی
فریده
پاسخ
سلام عزیز دلم سال نو شما هم مبارک ، باآرزوی بهترین ها واسه خانواده سه نفری شما. دشمنت شرمنده باشه ، از دیدن پست هات حسابی لذت می برم . حتماً توی فصل زمستان یه سر به سپیدان بزن ، خیلی باحاله ، مخصوصاً پولادکف ، هم امنیت داره و هم امکانات . البته گفته باشم هر وقت آمدی به ما هم سر بزن ، بی نهایت خوشحال می شم.
مامان ويهان جون
29 فروردین 96 9:14
سلام فريده جون خوبيد؟ پرهام عزيز خوبه؟ چن وقته ميام وبلاگتون ولي پست جديدي نزاشتيد زودتر بياين كه ما دلمون تنگ شده واسه عكساتون
فریده
پاسخ
سلام عزیزم ، چشم حتماً . واقعیت اش کامپیوترم مشکل داره ، همین که درست شد در اسرع وقت پست جدید می زارم