سپیدان و برف
یکی از روزهای تابستان زمانی که پرهام رو از مهد برداشتم ، بهش گفتم مامان دوست داری الان کجا بری که بهت خوش بگذره ، هر جا دوست داشته باشی با هم می ریم.توی فکرم این بود که می گه خانه امیر حسین ( پسر عموی پرهام ) یا شهر بازی گاندو ، یا پارک .
ولی گفت دوست دارم برم کوهستان ، گفتم کوه دوست داری بری ، گفت نع کوهستان که پر از برف باشه ،
بهش گفتم مامان الان فصل برف نیست ، چند ماه دیگه باید صبر کنی تا برف بیاد .
خیلی وقتا ازم می پرسید پس کی برف می آد ، می گفتم هر وقت هوا خیلی سرد بشه ، هوا سرد می شد می پرسید پس چرا برف نمی آد ؟؟؟ خلاصه پسرمون حسابی دلش هوای برف داشت .
متاسفانه امسال شیراز خیلی دیر هوا سرد شد و اصلاً برف نداشتیم ،
ولی یکی از شهرستانهای اطراف شیراز به اسم سپیدان مرتب برف می آد . صبر کردیم تا اینکه سپیدان برفی شد.
ولی هر پنچ شنبه و جمعه که می خواستیم بریم هوا اونجا بارندگی بود .
تا اینکه پنچ شنبه 12 اسفند ماه بعد از اینکه هواشناسی رو چک کردیم به سمت سپیدان حرکت کردیم ، ظهر به پیست اسکی پولاد کف رسیدیم ، اونجا ناهار خوردیم وقتی که از رستوران بیرون آمدیم داشت برف می بارید .
اونجا سوار تروموبیل شدیم و حسابی کیف کردیم.
اینم از خانواده سه نفری ما
شب سپیدان مهمانسرا گرفته بودیم ، اونجا خوابیدیم و صبح دومرتبه به سمت پولاد کف برگشتیم ، سوار تله کابین شدیم ، هوا فوق العاده سرد بود و باد شدیدی می وزید .
اون قلبه توی برف حسابی دلمون رو برد .
مینی بوب ( وسیله ای که به جای تیوپ استفاده می شه و ایمن تر هست .)کرایه کردیم و پرهام حسابی بازی کرد،
مگه کوتاه می آمد که از ارتفاع کم پایین بیاد ، می رفت اون بالا بالاها و می آمد پایین ، چند دفعه از زیر پاش در رفت ، ولی پسرمون اصلاً کوتاه نمی آمد .
خلاصه مینی بوب رو تحویل دادیم و از پیست اسکی بیرون آمدیم ، تو راه یه جای بکر که پر از برف دست نخورده بود دیدیم و دومرتبه برف بازی کردیم و یه آدم برفی کوچولو درست کردیم.
تقریبا ساعت دو به سمت شیراز حرکت کردیم و ساعت 4 شیراز بودیم .
خدایا شکرت