پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

پرهام مهربونم

اندر احوالات دندانهای شیری

1396/11/16 9:39
نویسنده : فریده
4,499 بازدید
اشتراک گذاری

وااااااای که چقدر افتادن دندانهای شیری بچه ها سخته ، چقدر واسه پدر و مادرا عذاب آوره و چقدر بچه ها دچار اصظراب می شن .اصلا نمی دونی باید چیکار کنی .

 

 

http://irden.ir/amoozesh/dandan/doc/dentition-numbering.gif

 

توی یه پست جداگانه راجع به دو تا از دندانهای نیش پایین ( دو تا دندان 1 فک پایین ) پرهام نوشتم که دایی علیرضا اونا رو کند .

 

یه روز از مدرسه پرهام تماس گرفتن که پرهام زمین خورده و چشماش ورم کرده و ما هم تمام کمک های اولیه رو براش انجام دادیم و جای هیچ نگرانی نیست .

 

وقتی با سرویس به اداره رسید  نگاهش کردم و دیدم یه کم پلک بالای چشمش ورم کرده ، با محمد تصمیم گرفته بودیم بعد از اداره بریم چمران و پیاده روی کنیم ، با توجه به شرایط پرهام و به خاطر اینکه روحیه اش خراب نشه روی تصمیمون موندیم و رفتیم سمت چمران ،

 

اونجا من و پرهام جلوتر داشتیم می رفتیم و پرهام روی یه بلندی کنار من حرکت می کرد ،

 

یه لحظه برگشت عقب که باباش روصدا کنه ، در همین حین احساس کرد که می خواد بیافته ،

 

من به خاطر اینکه نگهش دارم سریع دستش رو گرفتم ، در این حرکت سریع من ، دست من به دندانش خورد و یکی از دندانهای بالاش کنده شد  ( دندان 1 فک بالا ) .

 

با پرهام کلی خندیدیم و ذوق کردیم که دندونش به این راحتی افتاده ولی فکر کنم خیلی زود کنده شده بود چون تا دندان جدید  جوانه زد  دو ماهی طول کشید .


تا اینکه اون روز (13/11/96) پرهام گفت مامان دندون بالایی ام خیلی لق شده ، کاش دایی علیرضا اونو می کند  ، گفتم می خوای خودم بکنم

 

با کلی خواهش و تمنا و اینکه الان بابا رو می فرستم که واسه  دوستای مدرسه ات شیرینی بخره و فرشته دندان صبح واست جایزه می آره و فلان و بهمان بلاخره کندیم .(دندان 1 فک بالا)

 

(همون جور که توی عکس هم مشخصه دو تا دندان 1 فک پایین داره و دو تا دندان 1 فک بالا )

 

همون شب هم محمد رفت واسه دوستای مدرسه اش شیرینی خرید و به عنوان جایزه فرشته ها یه لگو .

 

نصف شب بیدار شده و می گه مامان فرشته ها واسم جایزه آوردن ، ما هم خودمون رو زدیم به نفهمی و با تعجب نگاه کردیم و کلی به به و چه چه کردیم.

 

به پرهام گفتم مامان به دوستات نقل فرشته دندان چیزی نگو از ترس اینکه بچه ها بهش بگن همه اینا الکیه .

 

ولی ظهر که خانه آمد،  گفت مامان شما جایزه می خرید یا فرشته دندان ، گفتم بچه ها بهت گفتن ، گفت نع ، سوال خودمه ، منم دیدم بهتره که حقیقت رو بفهمه و بهش گفتم ما می خریم ولی از این به بعد با همدیگه می خریم که هر چیزی که دوست داری خریده باشیم .

 

شب هم گفت (96/11/14)   مامان این دندون پایینم هم خیلی لق شده ، اینم بکن ، نگاه کردم دیدم اونم واقعاً شل هست و باز هم با مکافات و گریه و عذاب وجدان اونم جدا کردم .(دندان 2 فک پایین ، سمت چپ  )

پرهام

 

از اونجاییکه کندن دندون واسه من معظلی شده بود و محمد هم دلش نمی آمد به دندان های پرهام دست بزنه به پرهام گفتم مامان من دیگه کاری به دندان های تو ندارم ، هر وقت لق شد خودت بکن ، اینجوری استرسش کمتره .

 

چند روز بعد آمد خانه و گفت مامان این دندون دیگه منم لق شده ، گفتم من نمی دونم خودت بکن ،

 

تا اینکه فکر کنم تقریبا توی تاریخ 11/18/96 پرهام گفت مامان دندونم خیلی لق هست  ( دندون شماره 2 فک پایین ، سمت راست ) چیکار کنم و بعد گفت مامان منو بغل کن و نوازشم کن ، تا دلم آروم بشه ، منم کم کم دندونم رو می کنم ، منم قبول کردم و همین جور که داشتم نوازشش می کردم گفت مامان بیا ، اینم دندونم .

پرهام

 

کلی خوشحال شدم که این بار بدون هیچ استرسی دندونش رو کشید .

 

اینم از ماجراهای دندونی ما .

پسندها (7)

نظرات (8)

فاطمهفاطمه
21 فروردین 97 11:27
سلام دوست من ... چه خبرا ... خوبین؟
دندون هم داستانی شده واسه خودش ها ...
ماشالله پرهام جونم چه قیافش عوض شده بغل
 
فریده
پاسخ
سلام خانم ، خوبی ؟؟ نی نی مون به دنیا آمد . بی صبرانه منتظرم تو وبلاگ خبری از آمدنش بهمون بدی
شادی
22 فروردین 97 10:20
سلام عزیزم. به سلامتی دندون های پرهام یکی یکی دارن می افتن و ایشالا دندون های دایمیش دندون های خوب و سالم و ماندگاری براش باشن. 
ما هنوز وارد این مرحله نشدیم. و اینجوری که از دردسر هاش گفتی، منم استرس گرفتم. آخه منم اصلا دل کندن دندون ندارم. 😘
فریده
پاسخ
سلام عزیزم ، اصلا استرس نداشته باش ، ایشالا به راحتی کنده بشن . به هر حال اینم یکی از مراحل رشد بچه هاست .
فهيمه
27 فروردین 97 16:41
عزييييزم پرهام و كه ديدم يهو يادم اومد كه چيزي به عنوان افتادن دندون شيري هم وجود داره🙈به كل يادم رفته بود🙈مباركش باشه داره مرد ميشه ديگه پسرمون❤️
فریده
پاسخ
سلام فهیمه جان ، خوبی ؟؟ پسرهای گلت خوبن ، ایشالا دندون های علی جون به راحتی کنده بشن و بیرون بیان
🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸
16 اردیبهشت 97 0:46
چ بانمك شده 😁😊😊
انشالله زووودي دندوناش بيرون بياد
فریده
پاسخ
ممنون عزیزم ، مرسی که به ما سر زدی
مامان ويهان جونمامان ويهان جون
2 خرداد 97 10:12
سلام عزيزم خوبين؟ پرهام مهربون ما خوبه؟ خيلي وقته نيمودين بنويسين از احوالات خودتون مارو مطلع كنيد ايشالله كه سلامت باشيد و شاد و تنها مشغله ها باعث اين دور افتادگي ها باشه
فریده
پاسخ
ممنون عزیزم که به یادمون بودی ، دقیقا مشغله باعث شده بود که از الان تصمیم گرفتم دومرتبه وبلاگ نویسی رو شروع کنم
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
15 بهمن 97 9:05
مبارکش باشه.😍
فریده
پاسخ
ممنونم😊
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
12 اردیبهشت 98 12:08
عزیزم چرا نیستید کاش وبلاک را بروز میکردید
فریده
پاسخ
چشم ، حتما . الان بعد از کلی وقت آمدم سراغ نی نی وبلاگ
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
18 خرداد 98 14:39
خداحفظش کنه لطفابه وب منم سربزنین ممنون میشم💋😘💋
فریده
پاسخ
چشم ، حتما