ماجراهای شیر خوردن پرهام
پرهام که به دنیا آمد شیر من خیلی کم بود ولی اصرار داشتیم که حتما شیر مادر بخوره . بی زبون بچه ام گرسنه بود و مرتب گریه می کرد .
ما هم حساس که حتما باید شیر مادر بخوره ، اصلا فکر می کردیم شیر خشک سم هست .
روز اول که پرهام رو به خونه آوردیم به خاطر زردی کمی که داشت باید بهش آب عناب می دادیم من که توی اتاق خوابیده بود ولی فرح می گفت بی زبون قاشق اول که می خوره به دنبال بقیه اش هست و اگه زود بهش ندیم جیغ می زنه . بهمون گفت برو شیر خشک بگیر و در کنار شیر خودت بهش بده . ولی منو و محمد واقعا فکر می کردیم اگه بهش شیر خشک بدیم خیانت کردیم .
خلاصه 6 ماه اول فقط شیر خودم رو خورد یعنی بیشتر گرسنگی کشید . می دیدم از شب تا صبح داره شیر می خوره می گفتم این بچه چقدر شیر می خوره نگو گرسنه بوده .
بعد از شش ماه که مجبور شدم برم اداره حال مصیبت داشتیم که این بچه اصلا شیشه شیر رو نمی گیره . حالا بیا و درستش کن خلاصه مامان با هزار تا بدبختی و امتحان کردن سر شیشه های مختلف بالاخره شیر خشکی رو خورد . یک ماه که شیر خشک خورد دیگه شیر منو نخورد .
خوب معلومه می دید چقدر مک بزنه و هیچی نصیبش نشه راحت با شیشه می خوره . دیگه بیشتر از یک یا دوبار در طول شب بیدار نمی شد .
حالا مصیبت ما چیز دیگه ای شده بود . اول شیر خشک هومانا براش می گرفتم ، بعد دیدم که خیلی وزن اضافه نمی کنه شیر خشک اس ام ای رو براش گرفتم ولی متاسفانه به تحریم ها خوردیم و اس ام ای کلاً قطع شد هر چی داروخانه سراغ داشتیم رفتیم از بالا شهر گرفته تا پایین شهر . بالاخره مجبور شدیم شیر خشکش رو عوض کردیم و رفتیم سراغ شیر خشک نان . اونم یه مدت توی داروخانه ها فراوان بود که بازم اونم قطع شد و باید با کلی پارتی بازی یه دونه گیر می آوردیم.
دیروز محمد زنگ زد که پرهام شیر خشک نداره از بیرون براش یه دونه بگیر ، سه چهار تاداروخانه رفتم ولی هیچ کدام نداشتن و جالب تر اینکه نه تنها نان که هیچ شیر خشک شماره سه دیگه ای توی داروخانه ها نبود . با خودم فکر کردم بابا بی خیال پرهام 15 روز دیگه دو سالش تمام می شه و دیگه احتیاجی به شیر خشک نداره پس بهتره دیگه شیر معمولی رو براش شروع کنم .
دیشب(21/3/92) دیگه شروع کرد به شیر معمولی و پاستوریزه خودن . ماشاا... بچه ام بزرگ شده.
ولی دارم مرتب به این فکر می کنم بچه های دیگه ای که تازه باید شروع به خوردن شیر خشک کنن باید چکار کنن. من که واقعا متاسفم به حال ...