پرهام و برف
یه سری عکس جا مانده بود که توی این پست می ذارم .
ببخشید که با تأخیره .
هفته گذشته شیراز حسابی برف بارون بود . خدا رو شکر .
با محمد و پرهام حرکت کردیم به سمت میانرود . اول پرهام داخل ماشین بود و دوست نداشتم از ماشین بیرون بیاد ،می ترسیدم سرما بخوره . چند تا گلوله برف برداشتم و به سمت شیشه ماشین پرتاب کردم دیدم غش کرده از خنده . دیگه محمد بلندش کرد و آوردش بیرون و چند تا عکس ازش گرفتم.
خیلی خوشش آمده بود ولی ترسیدم سرما بخوره .
بعد حرکت کردیم به سمت گلستان اونجا حسابی برف باریده بود ولی خدا رو شکر پرهام داخل ماشین خوابید .
من و محمد هم رفتیم برف بازی و حسابی خوش گذروندیم . کافی میکس هم برده بودیم و توی اون هوا حسابی می چسبید . جای همه دوستان خالی بود.
البته شیراز توی این ماه (دی ماه) دو مرتبه برف بارید . این عکس ها مربوط به برف اولی هست که خیلی برف نیامد . ولی برف دومی خیلی شدید بود و ما اصلاٌ پرهام رو بیرون نبردیم . خودمون بعد از اداره رفتیم سمت پارک آزادی و خوش گذروندیم .
دلم برای درختا خیلی سوخت قبلاً وقتی درختی رو می دیدم می گفتم چقدر پرابهت هستند ولی حالا فهمیدم که خیلی نرم و نازکن .
چقدر درخت توی شیراز شکست . وقتی رفته بودیم پارک آزادی یکدفعه یه صدا می آمد و متوجه می شدیم که درختی شکست . خیلی درخت شکست . امروز توی روزنامه خوندم که 2 میلیون 300 هزار شاخه گل رز توی این برفا نابود شد . واقعاً جای تاسف داره که با یه برف کوچیک اینجوری می شه . خیلی از خونه ها آب و برق نداشتند و وقتی آب و برق نباشه پکیچ هم کار نمی کنه واقعاً که ...