سفر به یاسوج و ارسنجان
سه شنبه94/5/20 تعطیل بود و ما هم تصمیم گرفتیم خانه نمونیم ، حرکت کردیم به سمت یاسوج که با شیراز تقریباً دو ساعت فاصله داره .
صبح ساعت 7:30 حرکت کردیم ، آش صبحانه خریدم و نزدیک به یاسوج خوردیم.
چون تعطیل بود آبشار یاسوج حسابی شلوغ شده بود و جای پارک پیدا نمی شد ، پس حرکت کردیم به سمت سی سخت که جاده بسیار بسیار قشنگی داره . از اون مدل جاده های پیچ در پیچ و خطرناک.
اول رفتیم کوه گل و بعد رفتیم چشمه میشی ، چه آب پاک و زلالی و چقدر سرد بود ، جرات نمی کردیم پا رو تو آب بزنیم.
پرهام اولش زیاد دوست نداشت تو آب بره و می گفت پام می سوزه ولی بعدش دیگه بی خیال نمی شد.
تو راه برگشت اینجا وایسادیم و من بلال محلی گرفتم ،
روز چهارشنبه اول رفتم تنگ مهریون ،
اینجا اینقدر آبش سرده که پرهام فقط چند ثانیه می تونست پاش رو تو آب بزنه و سریع بیرون می آورد ولی بعد از مدتی دیگه پاش بی حس شد و راحت تر تو آب می موند
و بعد تصمیم گرفتیم ناهار رو آبشار یاسوج بخوریم ، بعد که غذا گرفتیم ، دیدیم پرهام خوابش برده ، تصمیم عوض شد و رفتیم به سمت تنگ گنجه .
البته همین که رسیدیم پسر ما از خواب بیدار شد .
بعد هم رفتیم آبشار یاسوج که متاسفانه نسبت به چند سال گذشته که آمده بودیم خیلی کم آب تر شده بود .
یکی از دوستای دوران دانشگاه من یاسوج زندگی می کنه ، باهاش تماس گرفتم و قرار شد با همدیگه بریم سمت جنگل یاسوج که در حقیقت بام یاسوج هم هست .
چقدر از دیدنش خوشحال شدم ، محمد و پرهام با همدیگه بازی کردن و من و فاطمه هم کلی با همدیگه حرف زدیم.
صبح پنچ شنبه هم به سمت شیراز حرکت کردیم ، آماده شدیم و عصر حرکت کردیم به سمت ارسنجان . آخه عروسی یکی از آشناهای محمد بود .
اینم پسر ما و آناهید دختر عمه پرهام
شب رو باغ تو چادر خوابیدم و عصر جمعه هم به سمت شیراز حرکت کردیم.
خدا رو شکر سفر خیلی خوبی بود ، کلی گشتیم و خوش گذروندیم.