پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

پرهام مهربونم

پرهام مهربونم

1393/1/25 14:10
نویسنده : فریده
399 بازدید
اشتراک گذاری

پسر مامان یه اخلاق خوب داره که من واقعاً از اون اخلاقش خوشم می آد و اونم اینه که هر وقت بخوابی نمی آید سراغت و اذیتت نمی کنه .

از اداره که می ریم خانه ساعت تقریباً چهار و نیم بعدظهره  و معمولاً پرهام خوابیده . کنارش می خوابم ولی حواسم بهشه . می بینم از خواب بیدار می شه و واسه خودش غلت می زنه ، بعد بلند می شه و می ره توی هال پیش آغا و مامان . با اونا خودش و سرگرم می کنه و اگه مامان بهش بگه برو از داخل اتاق چیزی رو بیار ، خیلی آروم و بی سرو صدا می آید و سریع بر می گرده . وقتی بیدار می شم صدا می کنم پپپپپپرهام

می آید داخل اتاق و می گه بیدار شدی؟و دیگه نمی زاه دراز بگشی ، و بلندت می کنه . دور محمد هم نمی ره تا خودم بهش بگم پرهام برو بابا رو صدا کن .

البته اگه خونه خودمون باشیم وقتی حوصله اش سر بره می آد دور و برت و سعی می کنه به نحوی بلندت کنه .

این روزا حسابی حرف زدنش بهتر شده .

هر روز خاطرات روز قبلش رو می گه . مثلاً از خواب بیدار می شه و می گه دیشب جیش کردم . دیشب گربه کردم . دیروز ترسیدم .

کلمات رو درست ادا می کنه .

سال گذشته بر خلاف دو سال قبل کمتر سرما خورد ، اصلاً انتی بیوتیک مصرف نکرد و سرما خودگی اش در حد یه آب ریزش خیلی جزئی بود که فکر می کنم دلیلش دو تا چیز بود

یکی اینکه امسال پرهام به عسل خیلی علاقه مند شد . تقریباً هر روز عسل می خورد ، هر وقت که عسل نمی خورد براش شیر و عسل درست می کردم ، عسل هم سیستم ایمنی بدن رو مقاوم می کنه و دیگه اینکه لیمو شیرین می خورد . تنها میوه ای بود که دوست داشت روزی دو تا لیمو شیرین می خورد و اینم تاثیر داشت.

هر وقت آب ریزش داشت چند تا قطره کلرید سدیم داخل بینی اش البته با بدبختی می انداختم و سریع آب ریزش بینی اش قطع می شد ولی این یکی رو من اصلاً تجویز نمی کنم به هر حال دکتر که نیستم همین جوری کشکی یه چیزی می نویسم.

به موبایل خیلی علاقه پیدا کرده ، البته به موبایل محمد بیشتر ، من روی موبایلم بازی نصب نکردم . هر وقت موبایل می خواد می گه موبایل منو بهم بده .

اینم از خصوصیات پسر مهربون من

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)