پرهام و سینما
از وقتی پرهام دنیا آمده اصلا سینما نرفتیم . یه زمانی فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه رو پرده بود و من خیلی دوست داشتم این فیلم رو ببینم ولی نمی شد . پرهام رو چکار می کردم ؟
مثلا ساعت 4 که به خونه می رسیدیم به مامان و آغا می گفتم شرمنده من و محمد می خواهیم بریم سینما زحمت بکشید و عصر هم پرهام رو نگهدارید. ما واسه شام می آیم خونه .
یا اینکه پرهام رو می بردیم سینما و همه افراد از صدای جیغ پرهام مستفیض می کردیم.
بالاخره بی خیال سینما شدیم . تا اینکه از طرف اداره واسه 22 بهمن بهمون بلیط سینما دادند ما هم از خدا خواسته با مامان و پرهام و محمد راهی سینما شدیم .
جالب این جا بود که فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه هم نمایش دادند. .
فیلم که شروع شد پرهام مثل یه بچه مودب روی صندلی نشست و فیلم نگاه کرد . تکه های نون ساندویج رو جدا می کردم و بهش می دادم اونم می خورد . خدا رو شکر کردیم که پرهام راحت نشسته و شیطونی نمی کنه ولی چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که از صندلی امد پایین و شروع کرد به دویدن . بیچاره محمد که مجبور بود دنبالش بره که گم نشه . . پرهام کاری به من نداشت فقط محمد رو بلند می کرد که دنبالم بیا . اگه محمد می آمد می نشست داد می زد بابایی بابایی بابایی. محمد هم که از فیلم خوشش نمی آمد مرتب می آمد و می گفت من که این فیلم رو دانلود کردم بیا برویم خونه . پرهام منو دیوانه کرد.
خلاصه محمد لباس های پرهام رو تنش کرد و گفت ما رفتیم ماشین بیاریم .
ماشین رو آورد و به موبایل من زنگ زد که ما بیرون سینما منتظریم . خلاصه شاید 5 دقیقه به انتهای فیلم نمانده بود که من و مامان هم از سینما بیرون رفتیم . بدون اینکه هیچ کدوم بفهیم فیلمش چطور بود.
بلاخره تجریه جالبی بود و نشان داد که پرهام هنوز خیلی کوچک تر از اون هست که بتونه سینما بره .