پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

پرهام مهربونم

خبر مهم من

1393/2/10 11:29
نویسنده : فریده
477 بازدید
اشتراک گذاری

Frohliche baby bilder

 

فکر کنم خبر مهم رو که اعلام کنم ، همه حالشون بهم بخوره  و توی دلشون کلی بد و بیراه بهم بدن . ولی چیکار کنم از نظر من خبر مهمی بود . از همین اول کار از همه دوستان عذرخواهی می کنم  و امیدوارم  اگه یه روز پرهام بزرگ شد و دید که این خبر رو من به عنوان  یکی از مهمترین اتفاقات زندگی اش  نوشته ام ازم دلگیر نشه .

از اول می گم :

پرهام که تازه دنیا آمده بود یه روز به داداشم گفتم کاش می شد بچه ها پی پی (مدفوع ) (البته گلاب به روتون) نمی کردند . دادشم (حمید ) خندید و گفت حالا بذار ، همین موضوع چنان اهمیتی پیدا می کنه که خدا می دونه ، یه روز سفته باید ببریش دکتر ، یه روز شله  باید بهش دارو بدی ، رنگش چنان اهمیتی داره که خدا می دونه ، قوامش . همه اینا جزء یکی از دغدغه های زندگی ات می شه . اون روز خندیدم .

ولی خدایی خیلی موضوع با اهمیتی بود . کافی بود شل باشه ، باید دست به دعا می شدم که خدایا خوب بشه ، کافی بود دو روز نداشته باشه اونم مصیبتی بود .

هر روز که زنگ می زدم خونه از مامان می پرسیدم پی پی کرد ؟ چه رنگی بود ؟ بعد که میفهمیدم خیالم راحت می شد . باور کنید یکی از دغدغه های اصلی ام بود .Frohliche baby bilder

آغا و مامان بهم می خندیدن و هر وقت زنگ می زدم خونه فوری می گفتند : پی پی کرده رنگش هم خوب بوده .

زمان گذشت و پرهام بزرگتر شد و دیگه باید از پوشک اونو می گرفتم ، بهش سخت نگرفتیم  شاید به همین دلیل و یا شاید به خاطر اینکه توی این موضوع  فوق العاده پسر تنبلی هست .

کم کم یاد گرفت ، جیش رو می گفت ولی متاسفانه پی پی رو نه .

به نظر می رسید که راحت تره ایستاده این کار رو بکنه .Frohliche baby bilder

تا اینکه

خبر خوب ما به وقوع پیوست

یه شب گفت مامان پی پی دارم ، بهش گفتم پی پی داری یا پی پی کردی ،

گفت پی پی کردم .

گفتم : منم نمی شورمت . همین جور کثیف بمون . با حالت گریه گفت بشور ، بشور .

گفتم قول می دی دیگه  قبل از اینکه پی پی کنی بهم خبر بدی ، خندید و گفت باشه .

رفتم سمتش ولی در کمال ناباوری دیدم هیچ کاری نکرده . بردمش دستشویی و اونجا کار خودش رو کرد .

باور کنید اینقدر خوشحال شدم که اگه برای روز زن بهم یک کیلو طلا داده بودند به این اندازه خوشحال نمی شدم .

خلاصه کلی ازش تعریف و تمجید کردم . فردا به مامان و آغا گفتم و  حالا هم به عنوان یه خبر خوب توی دنیای مجازی ثبتش کردم .

ببخشید که خبر خوب من ، بوی خوبی نداشت.Frohliche baby bilder

 

 

 

 

 

 

دعا کنید که دیگه یاد گرفته باشه.

پسندها (6)

نظرات (21)

مامان مهدی کوچولو
10 اردیبهشت 93 11:49
وقتی خوندم خندم گرفت من چی فکر میکردم چی شدولی واقعا برای یه مادر این میتونه بهترین خبر باشه به هر حال تبریک میگم امیدوارم ادامه پیدا کنه
فریده
پاسخ
فکر کنم فکر کردید یه نی نی دیگه تو راه داریم . حالا بذار بخوای مهدی جان رو از پوشک بگیری ، اونوقت خوشحالی منو درک می کنی
پریسا مامان کیان
10 اردیبهشت 93 14:54
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به به چه خبر خوش بویی. خوبی فریده جونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به خدا حق داری. منم خیلی به این موضوع که کی و چه جوری کیان باید از پوشک گرفته بشه فکر میکنم. منم یکی از مهمترین وظایف روزانه ام کنترل کیفیت پی پی کیان خانه. این موفقیت عظیم رو به تو و همه اهالی شهر شهید پرور شیراز تبریک میگم. امید آن میرود که بعد از این ماجرا دیگر غصه و دلواپسی از جود شما رخت بر بسته و خوشی جایگزین آن گردد. پرهام پی پی گفت دیگه غمی نیست. هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا راستی هر چه زودتر عکس پرهام رو برام بفرست. یادته که؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فریده
پاسخ
وقتی از مشهد برگشتم عکس پرهام رو برات می ذارم . هرچند راضی به زحمتت نیستم. نگران اون موضوع هم نباش ، کلاً وظیفه بزرگ کردن کیان که با مامان فربیا هست ، مطمئن باش از عهده این کار هم برمی آد . اصلاً شما چکار به این کارا داری ، مامانت باید نگران باشه. اونم که خدا رو شکر تونسته شما رو از پوشک بگیره . کیان هم می تونه.
مامان مهدی کوچولو
10 اردیبهشت 93 20:46
راستشو بخوای دقیقا همین فکرو کردمگفتم داره سر پرهام هوو میاد
فریده
پاسخ
معمولاً خبر خوب ، خبر بچه دار شدنه. ولی این بار فرق می کرد.
عشق یعنی
11 اردیبهشت 93 8:07
وای فریده واقعا باید بهت بگم دمتتتتتت گــــــــــــــــــــــــــرم ..... خیلی خندیدم واقعا این مامان ها چه قدر سختی می کشن حق دارن می گن بهشت زیر پای مادران است بس که این مادران به ریزه کاری های بچه هم کار دارن اتفاقا چند روز پیش با خواهرم صحبت می کردیم می گفتم چرا وقتی این بچه ها جیش (ببخشید ) دارن همه خوشحال می شن و براش دست می زنن اما حالا ما خودمون و بکووووووشیییییییییییم بگیم بابا داریم می ترکیم داریم بالا میاریم هی بهمون می گن خب تحمل کن
فریده
پاسخ
ولی یه تکنیک هست که هر وقت جایی این مشکل اساسی رو داشتی ، دست یه بچه بگیر و برو در یه خونه بزن بگو این بچه دستشویی داره و خودت کارتو بکن ، خیلی حال می ده . صاحب خونه هم می فهمه ولی به روی خودش نمی آره ، البته یک ساعتی طول نده . زود تمام کن. من به دستشویی رفتن تو هم کار دارم.
عشق یعنی
11 اردیبهشت 93 8:08
منم فکر کردم خبر خوبه یه نی نی دیگه است با خودم گفتم فریده چه طور همچین تصمیمی گرفته
فریده
پاسخ
بعید هم نیست . چطوره زودتر دست به کار بشم.

11 اردیبهشت 93 15:59
واقعا راست گفتی منم هر وقت زهرا دلش کار میکنه خوشحال میشم سلام بروزم
فریده
پاسخ
الان می آیم وبت
مامان یاسمن و محمد پارسا
13 اردیبهشت 93 10:09
سلام مامان جون باور کنید من فکر کردم یه نی نی دیگه تو راه افرین به پرهام جون
فریده
پاسخ
نه بابا ،پرهام هم یکی دیگه بزرگ می کنه . من فقط پرهام رو به دنیا آوردم . حالا یکی دیگه بماند
امیرحسین کوچولو نفس ما
15 اردیبهشت 93 2:42
هورااااااااااا چه خبر خوبی..... واقعا پروسه پوشک کردن و شستنشون واقعا خسته کننده ست..... امیدوارم ادامه پیدا کنه.... توی یه مطلبی اونم نوشته های یه دکتر خوندم بچه رو باید 4 یا 5 سالگی از پوشک گرفت. و همچنین نوشته بود مادرهایی که زودتر اینکارو میکنن فکر میکنن کار درستی کردنو افتخار میکنن.که اشتباهه و خودشونو اذیت میکنن حالا درست و غلطشو من نمیدونم....اما امیدوارم که بچه هامون راحت از پوشک گرفته نشن و گند به زندگیمون نزنن انصافا فکر کردم نی نی تو راهه.خخخخخخ
فریده
پاسخ
واقعا راست گفته ، بچه خیلی اذیت می شه که مرتب بهش این موضوع رو یادآوری کنی . بهش استرس وارد می شه ، زندگیت که بماند . خدا رو شکر می کنم که واسه عید فرشها رو نشوستم. و گرنه الان روانی شده بودم . امیدوارم راحت بتونی امیر حسین رو از پوشک بگیری ، البته پرهام تنبل هم بود.
عشق یعنی
15 اردیبهشت 93 9:42
مشهد داری خوش می گذرونی هاااااااااااااا اما شانس آوردین این چند روز هوا عاللللللللیییییییییی بود
فریده
پاسخ
سلام من آمدم ، البته از تهران ، فردا(سه شنبه ) می ریم مشهد. خدا کنه هوای خوب همچنان ادامه پیدا کنه وگرنه با همه مشهدی ها قهر می کنم.
مهسا
15 اردیبهشت 93 14:40
عجب خبری ی ی خوب هر چیزی نعمتی هست... خیلی خوشحال شدم از خبر خوبت. نمی دونم چرا حس می کردم خبر خوب..اینه که نی نی دوم در راهه
فریده
پاسخ
ببخشید که خبر خوبمون بوی خوشی نداشت ولی حالا بذار بچه دار بشی می فهمی که چقدر خوشحال کننده است.
مامان
16 اردیبهشت 93 0:43
عجــــــــــــب ما هم دنیایی داریم بااین پی پی . البته تو خونه ما به مینوس معروفه.
فریده
پاسخ
مینوس ؟ چرا مینوس؟ آرزوی سلامتی واسه یسنا جون
مامان
17 اردیبهشت 93 10:11
°°°°°°°°°°°°|/ °°°°°°°°°°°°|_/ °°°°°°°°°°°°|__/ °°°°°°°°°°°°|___/ °°°°°°°°°°°°|____/° °°°°°°°°°°°°|_____/° °°°°°°°°°°°°|______/° °°°°°°______|_________________ ~~~~/__ بيا اينم وسيله حالا ديگه_\~~~~~~ ~~~~~/ _ميتوني بهم سر بزني _\~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸..... *•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* _________________##_____
فریده
پاسخ
مرسی از قایق زیبایی که فرستادی . حتماً می آییم .
مامان
17 اردیبهشت 93 10:15
زیارت قبول. حرم چه خبر؟ یه قایق واست فرستادم. الان پشت دره .
فریده
پاسخ
ممنونم . حرم که عالی بود . خیلی حس قشنگیه . برم در رو باز کنم ببینم چه خبره!!!
بابا و مامان
17 اردیبهشت 93 17:46
فریده
پاسخ
مامان مینا
17 اردیبهشت 93 22:44
آخی عزیز دلم دیگه مرد شدهواقعا چه حسه خوبیه تبریک میگمایشالا روزی کارن من بشه
فریده
پاسخ
واقعاً عالیه ، خیلی راحت شدم . امیدوارم شما خیلی راحت تر بتونید کارن رو از پوشک بگیرید.
عشق یعنی
24 اردیبهشت 93 9:33
سلام من رسیییییییییییییدم کلی کار دارم گفتم اول بیام روی ماه دامادم و ببینم
فریده
پاسخ
سلام ، خوش گذشت ؟ ممنون که به یادمون هستی.
مامان
24 اردیبهشت 93 11:48
کجایی؟ کم پیدایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فریده
پاسخ
ببخشید . الان شروع می کنم به نوشتن.
بابا و مامان
25 اردیبهشت 93 14:36
فریده
پاسخ
ممنون از این همه عشق و محبت .
مهسا
25 اردیبهشت 93 23:06
خانمی سلام.. چه خبرا ا ا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فریده
پاسخ
اول از همه سلامتی . بقیه خبرا هم امروز به سمع و نظر شما می رسونم .
عشق یعنی
27 اردیبهشت 93 9:26
میبینم که تهدیدات از طرف دوستان رسیده و می خوای پست بزاری پس من دیگه چیزی نمی گم آخر وقت دورباره میام ببینم چه کردی
فریده
پاسخ
من اگه شما رو نداشتم باور کن تا حالا پست هام از 10 تا بیشتر نشده بود .