جشن تولد یکسالگی پرهام
بالاخره پنچ شنبه یکم تیر ماه رسید. بماند که قبل از آن پرهام سرمای شدیدی خورد . خودم هم سرما خوردم و دندان درد شدیدی گرفتم و هر دفعه تصمیم می گرفتم تولد رو یک هفته عقب بندازم . ولی عشق به پرهام باعث شد که تولد رو همون روز برگزار کنیم .
صبح زود از خواب بیدار شدم و با آغا و مامان قبل از اینکه صبحانه بخوریم تمام بادکنک های پرهام رو باد کردیم . صبحانه خوردیم و شروع کردیم به تزئین کردن هال .
پرهام که از خواب بیدار شد دیدم از بینی اش آب می آید خیلی حالم گرفته شد ولی سعی کردم خونسردی خودم رو حفظ کنم . بادکنک ها رو به سقف هال چسباندیم ولی دونه دونه می ترکید و مامان مجبور شد دو مرتبه بادکنک بخره و ما به سقف بچسبونیم.
قرار بود ساعت 7 مهمانها بیایند ولی حدود ساعت 9 بود که مهمانها آمدند و مراسم تا ساعت 1:30 شب ادامه پیدا کرد .
زهرا کیبردش رو آورده بود و کلی به مجلسمون صفا داد . بچه ها همگی سنگ تمام گذاشتند .
ساعت 9:30 دقیقه بود که کیک پرهام رو برامون آوردند.
کیک خیلی خوشمزه ای بود و همه خوششون آمد.
مراسم فوت دادن شمع ، بریدن کیک و همچنین عکس گرفتن رو با آهنگ های زیبایی که زهرا با کیبردش می زد انجام دادیم .
بعد خوردن کیک و اعلام هدایا و خوردن شام بود. که همگی بسیار زیبا برگزار شد.
اتفاق جالبی که پیش آمد مصادف شدن تولد پرهام و طاهره در یک روز بود که عباس آقا با خریدن گل و دادن کادو حسابی همگی رو غافلگیر کرد.
اول که مجلس شروع شد امیر حسین خواب بود . بعد که بیدار شد ، بچه واقعا ذوق زده شده بود تو بغل باباش پاشو محکم تکون می داد و مرتب به سقف نگاه می کرد . بر خلاف پرهام که نمی گذاشت کلاه سرش کنیم اون راحت کلاه رو گذاشت سرش و مرتب می خندید ، می رقصید و کلی شادی می کرد .
امیر حسین راحت داخل کامیون پرهام لم داده بود ولی پرهام دوست داشت به تایر کامیون نگاه کنه و ببینه چه جور می چرخه .
بقیه عکسا رو می توانید در ادامه مطلب ببینید.
پرهام و دایی غلامرضا
کیک تولد پرهام به شکل یه خر بود که از شیرینی فروشی میترا سمت ستارخان خریدیم و خوشمزه بود.