تولد نیما ، بهترین پسر دنیا
تولد نیما ( پسر خاله پرهام ) 28 بهمن ماه هست ،
امسال هم مطابق هر سال مهناز می خواست توی همین روز واسه نیما یه تولد کوچک بگیره
ولی از اونجا که مصادف با یه مراسم دیگه شده بود تصمیم بر این شد با یک هفته تاخیر جمعه 6 اسفند برگزار بشه،
پرهام روز تولد نیما واسش یه کلیپ درست کرد و تولدش رو بهش تبریک گفت ، خاله مهناز می گفت این کلیپ رو روزی 100 دفعه نگاه می کنیم .
روز جشن تولد هم پرهام شیک و مرتب کرد و رفتیم خانه مامان ، جشن اونجا برگزار می شد .
طبق معمول همیشه پرهام همین که کیارش و کیانوش رو دید شروع کرد به دویدن ، منم دیدم لباسش مناسب نیست یه لباس راحتی که خانه مامان داشت تنش کردم ،
بازم دوید و دوید ، یه لحظه رفتم تو اتاق دیدمش ، بهش گفتم مامان رفتی حمام یعنی خیس خیس عرق .
خلاصه مراسم تولد شروع شد ، پرهام ، کیارش و کیانوش مثل کیک ندیده ها اینقدر شیطونی کردن که خدا می دونه ،
نیما که اصلا ً نتونست شمع فوت کنه ، با اینکه چندین بار شمع ها رو روشن کردیم ولی این بچه ها بودن که قبل از نیما شمع ها رو فوت می دادن .
موهای پرهام به خاطر دویدن و شیطونی خیس عرق شده ، نه اینکه فکر کنید حمام بوده .
مراسم برش کیک هم اینقدر این وروجک ها شیطونی کردن که نیما از خیر برش کیک گذشت .
یه دانه توت فرنگی روی کیک تولد نیما بود ، یه دونه توت فرنگی با سه تا بچه که می خواستن اونو بخورن .
مهناز می خواست عکس سه نفره بگیره واسه اینستاگرامش ، ولی همه عکس های سه نفری با شیطنت های پرهام چهار نفره شده بود .
نمونه اش عکس زیر:
تولد 23 سالگی نیما هم به خوبی و با هزار خاطره خوب گذشت .
خدایا خیلی ازت ممنونم.