پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

پرهام مهربونم

تولد دو سالگی گل پسر

بلاخره با یه عالمه عکس آمدم تا راجع به تولد دو سالگی پرهام بنویسم . امسال تقویم 92 رو که گرفتم اولین چیزی که نگاه کردم روز تولد پرهام بود . وای که چقدر خوشحال شدم تولد پرهام دقیقا مصادف شده بود با 15 شعبان یعنی تولد امام زمان . همیشه دوست داشتم مراسمی رو توی این روز داشته باشم و حالا تولد عزیز ترین فرد زندگیم توی این روز بود . روز دوشنبه بود خیلی ها با روز دوشنبه مشکل داشتند فردا باید به اداره می رفتند یا از شهرستان بودند و مشکل رفت و آمد وسط هفته بود ولی دلم نیومد این روز مبارک رو که مصادف با تولد پرهام هست رو نادیده بگیرم پس روز تولد همون روز شد اولین کاری که کردیم از یک ماه قبل سفارش کیک تولد بود مثل همیشه کیک رو شیرینی فروشی میترا سف...
22 تير 1392

واژگان پرهام

عکسای تولد پرهام رو روی فلش ریختم ولی نمی دونم فلش رو کجا گذاشتم که بخوام داخل وبلاگش قرار بدم ولی زود زود عکسای تولد پرهام و توضیحاتش رو می ذارم . ولی جدیداً پرهام کلمات بیشتری رو یاد گرفته که اونا رو می ذارم آخه می ترسم یادم بره . خوب پرهام بجز کلمات مامان ، بابا، نی نی ، آنا، عمو و پرپر  که خیلی زحمت کشیدن و تا دوسالگی اونا رو ایراد کردن کلمات زیر رو هم باید به لیست کلماتش اضافه کرد (پرهام الان دو سال و 15 روزه هست) کوکو به جای کلمه کولر انور به جای واژه انگور گو: گوش دس: دست پا : پا عمو: عمو کلمه عمه هم بلد بود ولی جدیداً به عمه هم می گه عمو امی: امیر من: من به نظرم داره زبونش باز می شه وقتی یه کلمه رو چند با...
17 تير 1392

پسرم تولدت مبارک

تولد تولد تولدت مبارک . مبارک مبارک تولدت مبارک تا صد سال زنده باشی لبت شاد و دلت خوش عزیزم تولد دو سالگی ات مبارک . امیدوارم تا هزار سال عمر کنی ، عمری شاد و پر برکت. از خداوند واسه همه آدمای روی زمین بهترین ها رو  می خوام و برای پسرم سلامتی و تندرستی و رسیدن به تمام آرزوهاشو خواستارم . پسرم امیدوارم سالهای سال با عشق و امید زندگی کنی . تو بهترین مخلوق خداوند هستی پس سعی کن همیشه بهترین بمونی . دوست دارم عشقم .  
5 تير 1392

و مسابقه ای دیگر

مامان جون کسرا منو به یه مسابقه دعوت کرده که یه سری سئوالات روانشناسی هست که بایستی جواب بدم . از سئوالات خوشم آمد فقط امیدوارم فردی که روانشناسی بلد هست اینا رو نخونه . چون احتمالا می گه تو دیونه ای و بایستی دارو مصرف کنی . خدا یا به امید تو 1 - بزرگ ترین ترس زندگی شما ؟ مریض شدن پرهام بزگترین ترس من توی زندگی هست . 2 - اگه 24 ساعت نامرئی میشدی چیکار میکردی ؟ دوست ندارم نامرئی بشم . 3 - اگه غول چراغ جادو توانایی بر آورده کردن یه آرزوی 5 الی 12 حرفی شما رو داشته باشه اون آرزو چیه ؟  سلامتی کل خانواده 4 - از میان سگ - اسب - گربه - عقاب و پلنگ کدام را دوست داری ؟    سگ 5 - کارتون مورد علاقه دوران کودکی ؟  ...
5 تير 1392

حرف زدن پرهام

پسر مامان بزرگ شده ولی  هنوز زیاد حرف نمی زنه و این باعث نگرانی من و محمد شده . تا جایی که نگران این موضوع شدیم که نکنه پرهام پارسال که  گوشش عفونت کرد این عفونت پشت پرده گوشش باقی مانده و مانع از شندیدن اون  بشه و تصمیم گرفتیم اونو پیش یه دکتر گوش و حلق و بینی ببریم . ولی دفعه قبل که اونو پیش دکتر خودش بردیم ، گفت اصلا جای نگرانی نیست و هیچ عفونتی داخل گوشش دیده نمی شه . ما هم کلی خوشحال شدیم . کلماتی که الان پرهام بلد هست شامل : بابا: بابا، بابایی مامان: مامان آغا: آگا توپ : پوت عمه : عم حمام : حما نی نی : نی نی آنا: آنا پا : پا پام : پام پرهام : پرپر آب : آبو بلند شو: آشو اون روز زنگ زدم خونه...
25 خرداد 1392

ماجراهای شیر خوردن پرهام

پرهام که به دنیا آمد شیر من خیلی کم بود ولی اصرار داشتیم که حتما شیر مادر بخوره . بی زبون بچه ام گرسنه بود و مرتب گریه می کرد . ما هم حساس که حتما باید شیر مادر بخوره ، اصلا فکر می کردیم شیر خشک سم هست . روز اول که پرهام رو به خونه آوردیم به خاطر زردی کمی که داشت باید بهش آب عناب می دادیم من که توی اتاق خوابیده بود  ولی فرح می گفت بی زبون قاشق اول که می خوره  به دنبال بقیه اش هست و اگه زود بهش ندیم جیغ می زنه . بهمون گفت برو شیر خشک بگیر و در کنار شیر خودت بهش بده . ولی منو و محمد واقعا فکر می کردیم اگه بهش شیر خشک بدیم خیانت کردیم . خلاصه 6 ماه اول فقط شیر خودم رو خورد یعنی بیشتر گرسنگی کشید . می دیدم از شب تا صبح داره ش...
21 خرداد 1392

خصوصیات مثبت پرهام

دیروز داشتم فکر می کردم چرا ما پدر و مادر ها معمولا شیطنت ها و بازیگوشی های بچه ها رو می بینیم و اونا رو برای بقیه تعریف می کنیم در  حالیکه همه بچه ها یک سری ویژگیهای منحصر به فرد مثبت هم  دارند. به نظرم اگه این خصوصیات مثبت بچه ها  بیان نشه در حقشون ظلم شده  و شاید با بیان این خصوصیات  اعتماد به نفس بچه ها بیشتر بشه . پس تصمیم گرفتم توی این پست خوصیات مثبت پرهام رو بنویسم . پرهام مامان ، پسری هست که شبا که می خوابه دیگه بلند نمی شه تا صبح فقط یک یا دو بار  بلند می شه و نق می زنه که گرسنه هستم  ما هم سریع شیر آماده می کنیم و بهش می دیم تا بخوره وقتی خورد هم سریع می خوابه . اگه با گریه شبا بلند بشه مطمئن...
23 ارديبهشت 1392

تفریح و خوشی

یه مدتی افسردگی گرفته بودم و حوصله کاری  نداشتم . اوضاع اداره خیلی ناجور و قروقاطی هست . از وقتی وارد این اداره  لعنتی می شیم فقط استرس و نگرانی بر وجود ما حکم فرماست . ذهنم خیلی درگیر بود و همیشه ناراحت بودم . از یه طرف تصمیم می گرفتم که اداره رو رها کن و دنبال کار دیگه ای بروم و از طرف دیگه دل این کار رو نداشتم  . فقط استرس استرس استرس . این استرس روی زندگیم خیلی تاثیر گذاشته بود دیگه خنده هام از ته دل نبود . از وقتی می آمدم خانه فقط صحبت راجع به مسائل اداری بود و نگرانی و عدم ثبات کاری . دیگه خسته شده بودم . تا اینکه نشستم و با خودم فکر کردم که یعنی چی ؟  چرا زندگی نمی کنم ؟ مگه چی کم دارم ؟ خدا رو شکر بچه ام سالمه...
27 فروردين 1392

سال نو مبارک

سال 1392 مبارک.  همین اول سال  ، واسه خودم بهترین ها رو از خداوند می خوام که مطمئنا بهترین چیز سلامتی  همسر و فرزندم و همچنین سلامتی خانواده همسرم و خانواده خودم هست. هیچ چیز بهتر از این نیست که سال دیگه همگی باز هم دور هم جمع بشیم و بتونیم سال جدید رو با هم شروع کنیم. پس خدایا به همه سلامتی اعطا کن و به ما این درک رو بده که قدر این نعمت رو بدمون. امسال بر خلاف سالهای قبل که خونه خودمون سال تحویل رو جشن می گرفتیم . خونه آغا رفتیم و در کنار اونا و مهناز سال جدید رو شروع کردیم و بعد به خونه آقای هاشم پور رفتیم . حسابی خوش گذروندیم . مخصوصا به پرهام که دور و برش حسابی شلوغ بود و با بچه ها حسابی خوش گذروند. ر...
5 فروردين 1392