پرهام پرهام ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

پرهام مهربونم

سلام بر سال 94

لحظه سال تحویل ساعت 2 و 15 دقیقه و 10 ثانیه روز شنبه 1 فروردین 1394 هجری شمسی بود .   از اسب پیاده شدیم و سوار بر بز شدیم .   و من مثل همیشه عاشق سال نو و لحظه سال تحویل .   اصلاً اون لحظه یه حس ناب و دوست داشتی رو تجربه می کنم .    بعد از اینکه کل خونه رو تمیز کردیم ، سفره هفت سین و چیدیم و منتظر موندیم تا لحظه تحویل سال فرا برسه.     پرهام ظهر نخوابیده بود و حول و حوش ساعت 9 شب خوابش برد .   به خاطر همین  با محمد تصمیم گرفتیم پرهام رو بیدار نکنیم و خودمون دوتا عکس بگیریم  و فردا صبح عکسای خانوادگی  رو بگیریم .   &n...
15 فروردين 1394

خداحافظ سال 93

الان ساعت یک نیمه شبه ، چه تاریخی نمی دونم !!!!! 29 اسفند ماه 1393 یا 1 فرودین یکهزار و سیصد و نود و چهار؟؟؟؟؟   یک سال دیگه هم گذشت و وارد سال جدید خواهیم شد.   سال 93 سال خوبی بود ، با جشن تولد بهار، دختر دایی پرهام ، شروع شد و با عروسی علی ، عموی پرهام ، به پایان رسید.   یک سال پسرم بزرگتر شد ،   بعضی وقتا که توی وبلاگها می خوندم یا از زبون کسی می شنیدم که می گفتن دلمون واسه بچگی های فرزندامون تنگ شده خنده ام می گرفت و پیش خودم می گفتم چه مسخره !!!!   مگه ممکنه کسی از بزرگ شدن بچه اش غمگین بشه و دلش واسه زمانهایی که بچه اش راه نمی رفته ، حرف نمی زده یا دندون نداشته تنگ...
1 فروردين 1394

پسرک چشم حنایی

دیروز (1/12/93) هوا خیلی عالی بود ، بارون زده بود و حسابی همه جا تر و تازه بود ، تصمیم گرفتیم ناهار رو بیرون بخوریم ، رفتیم سمت دالاهو ولی اینقدر شلوغ بود که جا نشد ،   ماشاالله همه ماشین ها مدل بالا . ما هم با پراید ، محمد به شوخی گفت  قفل پدال رو بزنم ، بهش گفتم یه پول هم بده به این آقا که حواسش به ماشینمون باشه یه موقع روش خط نندازن . خلاصه اونجا که نتونستیم بمونیم رفتیم سمت باغ منوچهری . خیییییییییلی خوب بود ، موزیک ، غذا ، فضای باز .     دیدم روی دیوار نوشته نقاشی روی صورت کودکان رایگان . پرهام رو بردیم  و روی صورتش نقاشی کشید ،     خودشم خی...
25 بهمن 1393

بعد از یک ماه

بالاخره 20 دی ماه رسید و پرهام باید به مهد می رفت .   روز شنبه بود ، گذاشتم راحت بخوابه ، وقتی بیدار شد بهش صبحانه دادم و آماده شدیم واسه رفتن .     تا محمد آمد دنبالمون  و رسیدیم ساعت 11 صبح بود.   پرهام راحت بغل الهام جون رفت  و بعد که یه گشت توی مهد زدن  رفت  سر کلاس . راحت سر کلاس نشست . باور نمی شد به این راحتی از من جدا شده.    آمدیم طبقه پایین .   صبح که زنگ زده بودم اداره واسه مرخصی رییس مون ازم خواست که یه نامه بنویسم ، تصمیم گرفتم حالا که پرهام راحت ازم جدا شده برم اداره و کارم رو انجام بدم .   آمدم اداره...
20 بهمن 1393

لیانا جون تولدت مبارک

  دست بزنید و شادی کنید امشب شب تولده تو باغ سبز زندگی یه غنچه گل وا شده   امروز (93/11/15) تولد دو سالگی لیانا جون هست . لیانا جون تولد دو سالگی ات مبارک .     امیدوارم همیشه شاد زندگی کنی . و باعث خوشحالی و سربلندی خانواده ات بشی . فرشته زیبا بهترین ها رو از خدای بزرگ واست آرزو می کنم .   لیانا جون چه خوب که به دنیا آمدی ، آخه به دنیا آمدن تو باعث دوستی من و مامانت شد. هوای مامان مرجان مهربون رو داشته باش که خیلی خیلی واسه من عزیزه .   مرجان جون مبارک باشه سالگرد مامان شدنت ، امیدوارم سایه شما و بابایی همیشه بالای سر لیانا جون باشه . ...
13 بهمن 1393

تولدت مبارک مهدی کوچولو

  دیروز (93/11/3) تولد یکی از زیباترین فرشته های زمین بود .   مهدی کوچولو تولد دوسالگی ات مبارک .      از خداوند می خوام بهت سلامتی و نشاط بده . امیدوارم توی زندگی ات اینقدر بخندی که از صدای خندت تمام دنیا به وجد بیاد .   آرزویم این است انقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست   می دونم مامانت الان بی نهایت خوشحاله  ، بهت نگاه می کنه و لبریز از شادی میشه .   دومین سالگرد مادر شدنت رو بهت تبریک می گم ، تو بهترین مامان دنیایی .   امیدوارم سایه شما و بابایی همیشه بالای سر مهدی کوچولو باشه و شاهد رشد و پیشرفت پسر گلتو...
4 بهمن 1393

مهد کودک

مهد  کودک یکی از کلماتی هست  که همیشه ذهن منو به خودش مشغول می کرده ، از زمانی که پرهام حامله بودم بهش فکر می کردم و ازش می ترسیدم.   به هر حال من یه زن کارمند بودم که باید واسه نگهداری پرهام فکری می کردم و یکی از گزینه ها مهد کودک بود ولی مگه می شه یه بچه شش ماهه ، حتی یکساله یا دوساله رو گذاشت مهد کودک اونم به مدت 8 الی 9 ساعت .   بدن آدم هم به لرزه می شینه ، مخصوصا ً اینکه از هر کدوم از همکارا که بچه شون رو مهد گذاشته بودن  سئوال می کردم  اولین حرفی که می زدن این بود :  " از وقتی گذاشتیم مهد همش مریضه . " هیچ کس راضی نبود .   خدا عمر با برکت به مامان...
15 دی 1393